هراس هایی از جنس فضای کاری
به گزارش مجله گیتی رو، بیایید نگاهی به ترس بیندازیم و ببینیم ترس چیست و چه عملکردی داراست. زمانی که ما با ترس برخورد می کنیم، این ترس عکس العمل های خاصی در مغز و بدن ما به وجود می آورد. اول از همه، (و این جایی است که من با تئوری عامه پسند جنگ یا گریز1 مخالفم)، ما منجمد خواهیم شد. بانکی را متصور شوید که از طریق دزدانی که اسلحه به دست دارند، مورد سرقت قرار گرفته است. مردم در آن به گروگان گرفته شده اند، اولین واکنش آنها این است که بی حرکت می ایستند (آنها به طور قطع اول به سراغ مکانیزم جنگی نمی فرایند! بسیار خوب، پس از بی حرکت شدن اولیه برخی امکان دارد دیوانه وار بدوند). در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.
زمانی که این ترس روی می دهد، آنچه اتفاق می افتد این است که ما آدرنالین در رگ هایمان آزاد خواهیم کرد، خون از بخش شناختی مغزمان خارج می شود - به عبارت دیگر ما نمی توانیم راحت فکر کنیم) و اکسیژن به ماهیچه ما ارسال خواهد شد تا شاید برای گریز آماده شود و در نهایت وارد مرحله جنگ می شود و بر قسمت آمیگدال2 مغز غلبه می کند.اگر ما همه روز را با ترس در سرکار سر کنیم، آنچه اتفاق می افتد این است که هورمون استرس یا همان کورتیزول غلبه خواهد کرد و با ارسال آدرنالین بیشتر برانگیخته می شود. کافئین پایین آمده و به این ترتیب ما روز را به سختی به سرانجام خواهیم برد.شما نمی توانید در محل کاری که با ترس، قلدری، کار اجباری، کنایه و رفتارهای موذی گرایانه همراه است، کار مفید انجام دهید. ساده بگویم آیا محیط کار شما مکانی است که ترس در آن جریان دارد؟ اگر این طور است، میلیون ها و شاید میلیاردها دلار هزینه به همراه خواهد داشت. همچنین ترس شما را مریض می کند. ترس موجب ناتوانی مداوم برای بقای کارمندان است. در ایالات متحده آمریکا، 88 درصد نیروی کار یعنی حدود 130 میلیون نفر، هر روز به خانه رفته در حالی که احساس می کنند برای سازمانی کار می کنند که به آنها گوش نمی دهد یا مواظب آنها نیست. یعنی به طور میانه هفت نفر از هر هشت نفر این احساس را دارند.اگر این تحقیق مثلا در استرالیا اجرا شده بود، باید اطمینان داشته باشیم که نتایج چندان تفاوتی نمی کرد. تقریبا در آنجا نیز افراد در برخی مراحل شغلی تحت تاثیر ترس در محل کار قرار می گیرند. ترس موجب بروز اشتباهات می شود.نکته جالب این است که زمانی که از شر ترس در محل کارتان راحت می شوید، مدیران اجرایی و سهامداران با افزایش های چشمگیر در سود شرکت مبهوت می شوند. مشکل این است که بسیاری از مدیران اجرایی این موضوع را تکذیب خواهند کرد. تغییر جهت تفکر آنها و کارمندان شان بسیار سخت است.
یک آینه بگیرید و در پی دلیل واقعی بگردید. اگر از کارمندانتان می خواهید در شرکت بمانند و از همه مهم تر سودمند، شاد، باانگیزه و رها از ترس باشند، پس شما باید تغییر کنید.فکر کنید که چه چیزی موجب ترس خواهد شد. اگر به مدیران با کت و شلوار طوسی که ناگهان در ادارات ظاهر می شوند، بدگمان هستید،شایعات شروع خواهند شد؛ آیا بر ما مسلط خواهند شد؟ آیا آنها با دقت عمل کار انجام می دهند؟ چه می شود اگر…؟ چگونه خواهم توانست شغل دیگری اتخاذ کنم؟ رئیس من به تازگی به من خندید و کنایه او این بود که من هرگز شغل دیگری نخواهم داشت چرا که من بالای 50 سال سن دارم! اینها سوالاتی است که شما بارها گوش داده اید .بنابراین ترس موجب شایعه سازی، اضطراب و ناآرامی می شود. و شایعه موضوعی است که موجب تخریب نه تنها شرکت ها بلکه زندگی های مردم می شود.لازم به توضیح نیست که عامل ترس در محل کار می تواند مانعی برای هر پیامد مثبت باشد. سرانجام آنچه زیان مشاهده می شود، عواملی هستند که منجر به دستیابی به هدف سازمانی می شوند؛ عواملی مانند اشتغال کارمندان، بهبود فرآیند و پیامدهای مثبت.آیا ترس گریبانگیر سازمان شما شده است؟ شاید زمان آن فرارسیده تا با ترس های خود روبرو شوید شوید.مدیران اجرایی در قلب خود از این موضوع اطلاع داشته که کارمندان ترسو برای کسب وکار شما کاری انجام نمی دهند. هنوز مدیریت با توسل به عامل ترس عادت سختی است که باید بین مدیران از بین برود. ضمناً وقتی شما محیط کارتان را با ترس توام می کنید، امکان دارد، رقبای تان از این فرصت استفاده کرده و بهترین استعدادهای سازمان شما را استخدام کنند و سهم شما را در بازار بربایند.
منبع: الی گشت