نقد فصل اول سریال Black Knight
به گزارش مجله گیتی رو، در حالی که سریال شوالیه تاریکی (Black Knight) همواره آنقدر که می خواهد گیرا و هیجان انگیز نیست اما ماهیت کارتونی لذت بخشی در دنیای آن احساس می گردد که در مقابل تاریکی داستان پادآرمانی آن قرار گرفته است. بعضی از این موارد منطقی هستند، به خصوص اینکه این سریال بر اساس یک وبتون ساخته شده اما باید گفت که این سریال بسیار گسترده تر از منبع خودش است.
سریال شوالیه تاریکی درون خودش یک مسابقه بسیار خطرناک را نشان می دهد و همین نیز ممکن است عده ای را وا بدارد تا آن را به شکلی سطحی با دیگر سریال کره جنوبی محبوب یعنی سریال بازی مرکب (Squid Game) مقایسه نمایند اما باید گفت که این سریال ارجاعات و شباهت های بیشتری نسبت به فیلم سینمایی شاهکار مکس دیوانه: جاده خشم (Mad Max: Fury Road) دارد.
سریال شوالیه تاریکی در هیچ کدام از شش قسمت خودش به میزان فیلم مکس دیوانه: جاده خشم جاه طلبانه و مطمئن نیست و بعضی از جلوه های ویژه آن نیز اغلب به طرز چشمگیری توخالی هستند ولی همچنان یک مجذوب کنندهیت دلنشینی در این اثر وجود دارد که در بعضی از سکانس های آشفته تر آزاد می گردد. هنگامی که اکشن آغاز می گردد و سریال آغاز به تمرکز روی یک شورش در حال ظهور می نماید که دنیا را تغییر می دهد، اینجا است که سریال شوالیه تاریکی واقعا خودش را پیدا می نماید. کمی طول می کشد تا سریال به این نقطه برسد اما این سفر در خاتمه خودش نتیجه بخش است.
اتفاقات سریال شوالیه تاریکی در سال 2071 جریان دارد و پیامدهای برخورد یک شهاب سنگ را نشان می دهد. این برخورد باعث کشته شدن بیشتر جمعیت شده و اکثریت شبه جزیره کره را به مکانی تبدیل نموده که هوا برای بازماندگان آن سمی است و زندگی در خطر تقریبا همیشگی و روزمره شده است. چه از هوا باشد و چه نیروهای بدخواه در رقابت برای رسیدن به قدرت، پایه های این جامعه شنماینده است. تنها چیزی که همه چیز را کنار همه نگه داشته، شوالیه های معروفی هستند که به عنوان راننده های تحویل دهنده خدمت می نمایند و منابع ضروری را برای بازماندگان می آورند. یکی از آن ها نیز 8-5 افسانه ای است که کیم وون بین نقش آن را بازی می نماید.
نکته جالب توجه درباره کیم وون بین است که او حتی سیگار کشیدن در این دنیای پساآخرالزمانی که کیفیت هوا بسیار بد است و در کل سیگار کشیدن کاری احمقانه احساس می گردد، توانسته بسیار مجذوب کننده و جالب توجه نشان بدهد. هنگامی که او با ساوول عجیب و غریب با بازی کانگ یو سئوک ارتباط برقرار می نماید، متوجه می گردد که چگونه این دنیای وحشتناک حتی بیشتر در حال فرو رفتن در تاریکی است. مأمور 8-5 سپس آغاز به آموزش این جوان می نماید تا او به یک تحویل دهنده تبدیل گردد.
اثر دیگری که اخیرا منتشر شده و شبیه به سریال شوالیه سیاه به نظر می رسد، سریال سیلو (Silo) است. هر دو آثاری اقتباسی هستند که کاراکترهای آن ها سعی دارند در دنیاهای پسا آخرالزمانی جان سالم به در ببرند و در عین حال، در این میان به یک حقیقت درباره یک توطئه بالقوه دست پیدا می نمایند.
اگرچه سریال سیلو بسیار محدودتر و تأثیرگذارتر است اما هر یک از آن ها به چگونگی طبقه بندی جامعه می پردازند. جای تعجب ندارد که ثروتمندان توانستند زندگی بسیار بهتری را برای خودشان رقم بزنند و این در حالی است که افراد را زیر دست خود را سرکوب می نمایند تا بتوانند این سبک زندگی را حفظ نمایند. سریال شوالیه سیاه همواره در بیان این موضوع با درایت رفتار نمی نماید اما همه این موارد در تطابق با حس کارتونی آن قرار دارند. از بسیاری از جهات، سکانس ها بخشی از نکته ای هستند که سریال سعی در بیان آن دارد. وقتی ساوول در یک تورنومنت شرکت می نمایند تا راننده تحویل دهنده گردد، اکشن در یک تعقیب و گریز ماشینی بسیار مجذوب کننده و تماشایی به نظر می رسد. با این حال، همه چیز آن طور که به نظر می رسد نیست. حتی زمانی که ساوول فکر می نماید که در انجام مبارزه برای خوبی است و در نهایت به نقطه ای رسیده که می تواند همه چیز را تغییر بدهد، متوجه می گردد که او در بازی بسیار بزرگتری قرار گرفته است و از او به عنوان یک سرباز پیاده استفاده شده است.
زمانی که 5-6 و بقیه راننده های تحویل به مبارزان آزادی تبدیل می شوند، سریال در برترین حالت خودش قرار گرفته است. این در حالی است که صحنه های تمرین ساوول نیز بسیار جالب توجه و مجذوب کننده به نظر می رسند. با وجود اینکه بعضی از صحنه های مسخره در قسمت های مختلف پراکنده هستند و در ابتدا آزاردهنده احساس می شوند اما در ادامه به بخشی جدایی ناپذیر از سریال بدل می شوند که در کنار طنز احمقانه توانسته احساسات زیادی را برانگیزد.
گفتنی است که تا حدودی سریال از فرض داستانی خودش فاصله می گیرد و دنیای آن نیز آن طور که باید از لحاظ بصری گیرا و مهیج به نظر نمی رسد. کاستی های فنی سبب شده تا عناصر موضوعی عقب نشینی نمایند و از پتانسیل فراگیر دنیا سازی کاسته گردد. در بعضی از سکانس های مربوط به فضای باز نیز می توان مشکلاتی را در جلوه های ویژه مشاهده کرد.
این در حالی است که صحنه های بسیار زیادی در داخل ساختمان ها جریان دارد و به نظر می رسد که سریال ماهیت و فرض داستانی خودش را فراموش نموده است. با این حال، با جان گرفتن بیشتر داستان، سکانس های اکشن مهیج و بسیار خوبی در فضای باز شکل می گیرد که باعث مجذوب کننده تر شدن داستان شده اند.
با این حال، با توجه به اینکه سریال تعداد قسمت کمی دارد، قسمت های نه چندان خوب با سرعت گرفتن طرح داستانی به فراموشی سپرده می شوند. زمانی که سریال شوالیه تاریکی فضای بیشتری را در اختیار برترین عناصر خودش قرار می دهد، عملکرد بهتری دارد و به یک سریال اکشن و مهیج بسیار هیجان انگیزتری تبدیل می گردد.
منبع: فوت و فن / collider.com